بیوگرافی و عکس های دیدنی حسین یاری و همسرش

24/03/2022
بیوگرافی حسین یاری
حسین یاری در 16 دی 1346 در لنگرود گیلان، بازیگر سینما و تلویزیون می باشد، و تا مقطع دیپلم تحصیل کرده، و بازنشسته بانک مرکزی می باشد، که از 12 سالگی بازیگری را از تئاتر آغاز کرد، و تجربه حضور در واحد دوبله صدا و سیما را هم دارد.
مجله والی
مجله والی

بیوگرافی حسین یاری

حسین یاری متولد کجاست

نام حسین
نام خانوادگی یاری
تاریخ تولد 16 دی 1346
وضعیت تاهل متاهل
فرزندان سارا و علی
سال های فعالیت از 1358 تاکنون

حسین یاری بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان در 16 دی ماه سال 1346 به دنیا آمده است. این بازیگر حضور در دنیای هنر را از سنین نوجوانی شروع کرد، و به یکی از چهره های سرشناس دنیای هنر تبدیل شد.

شروع از مسجد

به طور جدی از سال 1358 زمانی که 12 ساله بود، با گروه تئاتری مسجد جواد ائمه به سرپرستی بهزاد بهزادپور با نمایش گندم های خونین بازیگری را آغاز کرد.

عکس همسر حسین یاری

از تئاتر تا جلوی دوربین

سال 1360 به گروه تئاتر حوزه اندیشه و هنر اسلامی پیوست، تا این که سال دو سال بعد در 16 سالگی با فیلم شانزده میلی متری وارث توانست به جلوی دوربین برود.

این بازیگر همین سال از طریق حوزه برای کار دوبله به صدا و سیما معرفی شد، و پس از تست و قبولی در نریشن های مختلف کار گویندگی انجام داد.

شغل اصلی حسین یاری

حرفه ای تا تلویزیون

سال 1363 با فیلم سرباز کوچک وارد پرده سینما شد، تا این که با مجموعه آتش در خرمن در سال 1369 بازی در قاب تلویزیون را تجربه کرد.

از مردان آنجلس تا شب دهم

شهرت آقای بازیگر در سال 1375 با سریال مردان آنجلس به کارگردانی فجر الله سسلحشور در نقش ژولیوس آغاز شد، تا این که سال 1380 با سریال شب دهم به اوج رسید.

از سیمرغ تا دیپلم

آقای یاری در سال 1374 جهت بازی در فیلم سینمایی آخرین مرحله برنده ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل در جشنواره بین المللی فیلم فجر شد.

هم چنین در سال 1378 هم برای بازی در فیلم سینمایی بلوغ دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد از هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر را کسب کرد.

فوتبالم خیلی خوب بود.

اگر برای من سینما جدی نبود، الان در یکی از تیم های فوتبال و حتی تیم های باشگاهی بازی می کردم. من هم دوره محمدرضا حیدریان کاپیتان سابق تیم ملی فوتسال می باشم. او بچه محلمان بود، و با هم سال های سال گل کوچک بازی می کردیم.

فوتبالم در سطحی بود، که صادقانه می گویم محمدرضا حیدریان روی آن قسم می خورد، اما در فوتبال به قول معروف گل بزرگ، توفیق آن چنانی نداشتم. در سالن خوب بودم البته الان هم بازی می کنم، ولی نه به آن خوبی چون شرایط سنی و طراوت خیلی مهم است، اما به هر حال گلیم خودم را از آب بیرون می کشم.

منزل حسین یاری

بازنشسته بانک مرکزی

من با چنگ‌ و دندان کار در بانک را نگه داشتم، تا این که بازنشسته شدم، چون ما به‌ لحاظ صنفی در بازیگری حمایت نمی‌ شویم. افرادی را دیدم که در حرفه بازیگری بودند، اما امنیت شغلی نداشتند، می‌ دانم که سینما امنیت اقتصادی ندارد، طبیعی است، که به عنوان بازیگر حرفه‌ای تلاش کنم، شغلم را در بانک حفظ کنم.

ازدواج

همسر آقای یاری این گونه می گوید:

آن زمان که من با ایشان ازدواج کردم، فقط 17 سال داشتم، خیلی با حرفه بازیگری و مشکلاتش آشنا نبودم. بازیگر بودنشان برایم جدی نبود و او را به چشم یک کارمند می ­دیدم، نبودنش آزار دهنده است، مخصوصاً کارهایی که به شهرستان می­ روند، خیلی تنها می­ شویم. ثمره این زندگی سه فرزند به نام سروش، سارا و علی می باشد.

وفادار به آرمان ها

همیشه گفته‌ ام اگر انسان آرمان‌ طلب باشد، و واقعیت را در نظر نگیرد، به شخص متوهمی تبدیل می‌ شود. شما اگر آرمان‌ گرا باشید، که جایی را برای واقعیت در نظر بگیرید. نمی‌ توانید چشمتان را روی واقعیت ببندید، و به ایده‌ آ‌ل‌‌ ها فکر کنید، و آرمانگرا باشید.

خدمت سربازی در جنگ

من سال 1364 در اوج جنگ رفتم سربازی و 28 ماه در لشگر 64 پیاده خدمت کردم، و تو شهرهای پیرانشهر، ارومیه و نقده خدمت سربازی ام را گذراندم.

در عملیات پارتیزای جهت مقاله با کومله و دموکرات ها خیلی درگیر بودیم، و فقط یک عملیات بزرگ (کربلای هفت) زمان ما در جبهه غرب انجام شد.

برادر زاده حسین یاری کیست؟

زهیر یاری بازیگر جوان کشورمان برادرزاده حسین یاری می باشد، و این موضوع با یک نگاه به چهره این دو هنرمند کاملاً واضح است.

زهیر متولد 26 فروردین 1359 و در رشته علوم سیاسی از دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد، و در چندین فیلم و سریال به ایفای نقش پرداخت.

نقش های ماندگار حسین یاری

حسین یاری با بازی در بعضی از نقش ها در میان مردم به شهرت و محبوبیت رسید، و با آن ها شناخته شد.

با فیلم های دفاع مقدس شناخته شد، که در این ژانر موفق بود، و برای بازی در فیلم آخرین مرحله جایزه ی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از چهاردهمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.

او بازی در نقش های دیگر را هم با فیلم های سرعت و دنیای وارونه تجربه کرد، که برای او تجربه گرانقدری بود. بازی او در بلوغ تحسین منتقدان را برانگیخت، و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در این فیلم از هجدهمین جشنواره فیلم فجر بدست آورد.

او با بازی در مجموعه شب دهم توانست با بازی در نقش حیدر در میان عموم محبوبیت زیادی کسب کند. او در سال 1383 فیلم معادله را بر پرده سینماها داشت.

فیلم شناسی حسین یاری

  • فیلم‌ های سینمایی

سال نام فیلم سمت کارگردان
۱۳۹۷ خداحافظ دختر شیرازی بازیگر افشین هاشمی
۱۳۹۶ داش آکل محمد عرب گرگانی
۱۳۹۶ آتش و قداره محمد عرب (گرگانی)
۱۳۹۴ یادم تو را فراموش علی عطشانی
۱۳۹۳ پدر آن دیگری یداله صمدی
۱۳۹۳ مزار شریف عبدالحسن برزیده
۱۳۹۳ ساکن طبقه وسط شهاب حسینی
۱۳۹۱ آوا سیامک کاشف آذر
۱۳۹۱ تراژدی آزیتا موگویی
۱۳۹۰ ابرهای ارغوانی سیامک شایقی
۱۳۹۰ یک سطر واقعیت علی وزیریان
۱۳۹۰ پاریس تا پاریس محمد حسین لطیفی
۱۳۸۹ سعادت آباد مازیار میری
۱۳۸۸ پرنده باز عطاءاله سلمانیان
۱۳۸۷ کیمیا و خاک عباس رافعی
۱۳۸۷ فراموشی مسعود مددی
۱۳۸۶ کتونی سفید جهانگیر کوثری
۱۳۸۶ آن مرد آمد بازیگردان حمید بهمنی
۱۳۸۵ اقلیما بازیگر محمدمهدی عسگرپور
۱۳۸۵ میم مثل مادر رسول ملاقلی‌پور
۱۳۸۴ شهر آشوب یدالله صمدی
۱۳۸۳ دم صبح حمید رحمانیان
۱۳۸۲ چای تلخ (ناتمام) ناصر تقوایی
۱۳۸۲ معادله ابراهیم وحیدزاده
۱۳۸۲ عروس افغان ابوالقاسم طالبی
۱۳۸۱ نغمه
۱۳۷۹ مریم مقدس شهریار بحرانی
۱۳۷۸ بلوغ مسعود جعفری جوزانی
۱۳۷۷ پرواز خاموش عبدالحسن برزیده
۱۳۷۶ دنیای وارونه شهریار بحرانی
۱۳۷۴ سرعت محمدحسین لطیفی
۱۳۷۴ آخرین مرحله محسن محسنی‌ نسب
۱۳۷۳ حمله به اچ ۳ شهریار بحرانی
۱۳۷۳ منطقه ممنوع رضا جعفری
۱۳۷۲ جای امن مجتبی راعی
۱۳۷۱ گریز ناصر مهدی‌پور
۱۳۷۰ هور در آتش عزیز الله حمید نژاد
۱۳۶۹ آتش در خرمن بازیگر، منشی صحنه سعید حاجی میری
۱۳۶۹ در مسلخ عشق بازیگر کمال تبریزی
۱۳۶۸ او منفی کریم زرگر، احمدرضا گرشاسبی
۱۳۶۳ سرباز کوچک سعید بخش‌ علیان
  • سریال‌ های تلویزیونی

سال نام سریال کارگردان
؟ -۱۳۹۸ سلمان فارسی داوود میرباقری
۱۳۹۸ از یادها رفته بهرام بهرامیان
۱۳۹۵ برادر جواد افشار
۱۳۹۲ هوش سیاه ۲ مسعود آب پرور
۱۳۸۹ هوش سیاه
۱۳۸۷ مثل هیچ‌ کس عبدالحسن برزیده
۱۳۸۶ گیلعاد حسین سهیلی زاده
۱۳۸۱ فرستاده جواد شمقدری
۱۳۸۰ شب دهم حسن فتحی
۱۳۷۸ روشن‌ تر از خاموشی
۱۳۷۵ مردان آنجلس فرج‌الله سلحشور
۱۳۶۹ آتش در خرمن سعید حاجی میری
  • فیلم‌ های تلویزیونی

سال نام فیلم کارگردان
۱۳۸۷ بازگشت شاهرخ دولکو
زمانی برای درنگ روح‌ الله حجازی
۱۳۸۶ مهمانخانه‌ ای در برف سعید سلطانی
تاریکی خسرو معصومی
فراموشی مسعود مددی
آوای زمین مهرداد خوشبخت
۱۳۸۳ نذر
سرزمین پدری ام شهرام شاه‌ حسینی
۱۳۷۷ فراسوی شک اکبر حر
  • سریال‌ های شبکه نمایش خانگی

سال نام سریال کارگردان
۱۴۰۰ نیسان آبی منوچهر هادی
۱۳۹۹ گیسو (عاشقانه۲) منوچهر هادی
۱۳۹۷ نهنگ آبی فریدون جیرانی
۱۳۹۶ عالیجناب سام قریبیان
۱۳۹۵ عاشقانه منوچهر هادی
۱۳۹۱ قلب یخی (فصل سوم) سامان مقدم
۱۳۹۰ قلب یخی (فصل دوم) محمدحسین لطیفی
۱۳۸۹ قلب یخی (فصل اول)

جوایز

  • برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در چهاردهمین دوره جشنواره بین‌ المللی فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «آخرین مرحله»، اسفند ۱۳۷۴
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در جشنواره فیلم دفاع مقدس برای بازی در فیلم سینمایی «آخرین مرحله»
  • برنده دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد در هجدهمین دوره جشنواره بین‌ المللی فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «بلوغ»، ۱۳۷۸
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم سینمایی «بلوغ»، سال ۱۳۷۹
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در جشنواره فیلم‌ های اجتماعی آبادان برای بازی در فیلم سینمایی «بلوغ»، سال ۱۳۸۰
  • کاندید لوح زرین بهترین بازیگر مرد دوره اول سایت ایران اکتور (بهترین‌ های سال) برای بازی در فیلم سینمایی «بلوغ»، سال ۱۳۸۰
  • نامزد دریافت تندیس حافظ بهترین بازیگر مرد درام تلویزیونی در ششمین دوره جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در سریال شب دهم، سال ۱۳۸۱
  • نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد در بیست و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «نغمه»، بهمن ۱۳۸۱
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در هفتمین دوره جشن دنیای تصویر (حافظ) برای بازی در فیلم سینمایی «نغمه»، سال ۱۳۸۲
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد سریال‌های الف تلویزیونی در چهارمین جشنواره سیما برای بازی در سریال «شب دهم»، سال ۱۳۸۲
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره مذهب امروز ایتالیا برای بازی در فیلم سینمایی «دم صبح»، سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵)
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد فیلم‌ های سینمایی در نخستین جشنواره بین‌ المللی عفاف و حجاب (نور) برای بازی در فیلم سینمایی «نغمه»، سال ۱۳۸۷
  • برنده جایزه بهترین بازیگر مرد جشنواره کشتی نوح روسیه برای بازی در فیلم سینمایی «کتونی سفید»، سال ۱۳۸۸
  • نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «پاریس تا پاریس»، سال ۱۳۸۹
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد در پانزدهمین جشن خانه سینما برای بازی در فیلم سینمایی «سعادت آباد»، سال ۱۳۹۰
  • کسب عنوان بهترین بازیگر مرد فیلم‌ های سینمایی سال ۱۳۹۰ در برنامه سینمایی هفت برای بازی در فیلم سینمایی «سعادت آباد»، سال ۱۳۹۰
  • نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در سی امین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «یک سطر واقعیت»، سال ۱۳۹۰
  • نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد در سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر برای بازی در فیلم سینمایی «مزار شریف»، سال ۱۳۹۳
  • نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد در چهاردهمین جشنواره فیلم مقاومت برای بازی در فیلم سینمایی «مزارشریف»، سال ۱۳۹۵
  • برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد از جشنواره ویند فیلم آمریکا برای بازی در فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش»، سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۵)
  • نامزد جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد از جشنواره فیلمسازان مستقل برلین برای بازی در فیلم سینمایی «یادم تو را فراموش»،
  • نامزد تندیس بهترین بازیگر مرد تلویزیون در بیتمین دوره جشن دنیای تصویر برای سریال《برادر》
  • سپتامبر سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶)

گفت و گو با حسین یاری

  • چرا با وجود موفقیتتان در سینمای دفاع مقدس کم‌ رنگ شدید؟

واقعیت این است، که از شرایط موجود ناراحت نیستم. نه‌ این که شرایط مطلوب است. به خاطر نامطلوبی شرایط ‌این موقعیت را ترجیح می‌ دهم. من به قول شما رزومه نصفه‌ نیمه قابل‌ دفاعی دارم، که ترجیح می‌ دهم، همان را حفظ کنم.

  •  آیا ریسک‌ پذیر نیستید؟

کارهایی پیشنهاد نمی‌ شود، که بدانم چه خروجی‌ ای دارد، تا ریسک کنم، یا دست‌ کم نمی‌ خواهم توفیقات گذشته‌ ام را زیر سؤال ببرد. نمی‌ گویم  همه کارها بد هستند، و اگر به من پیشنهاد شوند، هیچ‌ کدام را بازی نمی‌ کنم. حداقل کارهایی که به من پیشنهاد می‌ شود، کارهای خوبی نیستند. بخشی از این اتفاق به دلیل منزوی‌ بودن من است. من روحیه متوهمی ندارم.

  •  به عبارت دقیق می‌ توان گفت که شما روابط‌ عمومی خوبی ندارید؟ ‌

تعریف مشخصی از روابط‌ عمومی وجود دارد، که مدت‌ هاست عوض شده است.

  •  منظورتان محفلی‌ بودن است. یعنی اهل باند‌ بازی نیستید؟ ‌

بله. من فردی مستقلم و تاوان استقلالم را هم پس داده‌ ام. این که کسی ادعا کند، حسین یاری با ماست، اصلا مطلب درستی نیست. با همه هستم و در عین‌ حال با هیچ‌ کس نیستم. این روحیه قدری من را به گوشه رینگ برده است. واقعیت این است، که اتفاق ویژه‌ ای در سینما نمی‌ افتد که بخواهم حسرتش را بخورم.

  • شما در سن‌ و سالی هستید، که برای خیلی‌ ها تازه شروع بازیگری است. یعنی چیزی را از دست نداده‌ اید. ضمن این که این شانس را هم دارید، که چهره‌ تان در گذر زمان تغییر چندانی نکرده است.

چون سعی کردم چهره و فیزیکم را حفظ کنم. روند صعودی سن‌ و سال طبیعی می باشد، ولی این روند با کارهایی مثل ورزش به تأخیر می‌ افتد. در این سال‌ ها تلاش کرده‌ ام، صورت و فیزیکم را که یکی از ابزارهای بازیگری است، حفظ کنم. اما این که برای کار خوب دعوت به همکاری نمی‌ شوم، موضوع دیگری است.

  •  شاید چون کارمند بانک مرکزی بودید، و دغدغه مالی نداشتید؟

منکر این قضیه نیستم. من با چنگ‌ و دندان کار در بانک را نگه داشتم. چون ما به‌ لحاظ صنفی حمایت نمی‌ شویم. افرادی را دیدم که در حرفه بازیگری بودند، اما امنیت شغلی نداشتند. می‌ دانم که سینما امنیت اقتصادی ندارد. طبیعی است، که به‌ عنوان بازیگر حرفه‌ ای تلاش کنم، شغلم را در بانک حفظ کنم.

  •  به‌ راحتی مرخصی می‌ گرفتید؟ همکارانتان مانع کارتان نمی‌ شدند؟ ‌

با مکافات مرخصی بدون‌ حقوق می‌گرفتم! این اواخر دیگر مأمور به تلویزیون شدم. ولی با چنگ‌ و دندان شغلم را حفظ کردم. چون می‌ دانستم هیچ‌ جا از من حمایت نخواهد شد. همکارانم که در مقام استادی هستند، ‌متأسفانه حتی بیمه هم ندارند! عقل سلیم می‌ گوید، به فکر آینده باشم. نمی‌ توانم برای علایق شخصی‌ ام، با آینده خودم و خانواده‌ ام بازی کنم. اگر من عاشق سینما هستم چرا خانواده‌ ام باید در سختی بیفتند؟ شرط انصاف این است، که ابتدایی‌ ترین امکانات را برای خانواده‌ ام فراهم کنم. ما نمی‌ توانیم در خلأ زندگی کنیم. همیشه گفته‌ ام اگر انسان آرمان‌ طلب باشد، و واقعیت را در نظر نگیرد، به شخص متوهمی تبدیل می‌ شود. شما در صورتی آرمان‌گرا هستید، که جایی را برای واقعیت در نظر بگیرید. نمی‌ توانید چشمتان را روی واقعیت ببندید، و به ایده‌ آ‌ل‌‌ها فکر کنید، و آرمانگرا باشید. می‌ توانید به آرمان‌ ها وفادار بمانید و تلاش هم بکنید. ولی واقعیت را هم در نظر بگیرید. هیچ‌ کس نمی‌ خواهد، فیلم بد بازی کند، ولی جاهایی ناگزیر می‌ شود. چون واقعیت موجود همین است. آقای سام قریبیان می‌‌ گفت، من بچه بودم شما بازی می‌ کردید، و الان هم با همان طراوت در فیلم من بازی می‌ کنید. پس بهتر است، به کسی که خودش را حفظ کرده اهمیت داد.

  •  آقای یاری! چرا دیگر در سینمای دفاع مقدس باقی نماندید؟

بازیگر زمانی بازیگر است، که بتواند نقش‌ های متفاوتی-دست‌ کم نقش‌ هایی که به او می‌ خورد، را بازی کند. احساس کردم از جایی باید برادری خودم را اثبات کنم، و بگویم من بازیگر هستم. این که قرار باشد، در سینمای جنگ خودم را تکرار کنم، دیگر من را اقناع نمی‌ کرد. این شعار نیست. مکنونات و باورهای من است. از جایی احساس کردم باید زاویه بگیرم، و در انتخاب‌ هایم دقت بیشتری بکنم. در هر حال تلاش کردم، که متفاوت‌ تر کار کنم، و تاوانش را هم پس دادم. اگر خلاف هر جهتی حرکت کنید، عواقبی دارد. تاوانش را پذیرفتم. در مقطعی امکانات و پیشنهادات خوبی برایم فراهم شد، اما فکر کردم در صورت ادامه خودم را تکرار می‌ کنم. اگر قرار است فیلم جنگی کار کنم، باز هم کار می‌کنم، ولی نه از آن جنس. نقطه‌ عطف بازیگری شما می‌ توانست چای تلخ ناصر تقوایی باشد. اما متأسفم که دچار بدشانسی شدید، و فیلم متوقف شد.

تحلیلتان چیست؟

باور و اعتقادم به من ثابت کرد، که دیگر از واژه شانس استفاده نکنم، و به‌ جایش کلمه قسمت را به کار ببرم. اگر قائل به این هستیم، که برگی از درخت نمی‌ افتد، الا به اذن صاحب آن، ‌پس حتما حکمتی داشته. البته آن زمان خیلی مکدر شدم، که چرا کارمان به سرانجام نرسید. چون فرصت خوبی بود، که در کنار آقای تقوایی حضور داشتم، و افتخار هر بازیگری است. اما بعدها بعد از گذر عمر براساس باورهایی که در من قوت بیشتری گرفت، احساس کردم، حتما قسمت نبوده آن کار محقق شود.

  • نقش افسر تکریتی را ایفا می‌ کردید. مگر همه تکریتی‌ ها موظف نبودند، که سیبیل داشته باشند. چرا در گریم‌ هایتان در صحنه فیلم فاقد سیبیل بودید؟

من نقش افسر وظیفه را داشتم نه کادر. در داستان این افسر به همسر باردارش می‌گوید، اصلا عراق و ایران کجاست؟ من می‌ خواهم با تو زندگی کنم. می‌ آیم اینجا با هم زندگی کنیم. درواقع دوران سربازی‌ اش را طی می‌ کرد.

  •  نقشتان در مزار شریف چه دشواری‌ هایی داشت؟ ‌

من و آقای برزیده با هم رفاقت داریم. قبلاً با ایشان فیلم و سریال کار کرده‌ ام، و این نکته در تصمیم من برای کار تعیین‌ کننده بود. صادقانه بگویم آقای برزیده به من لطف دارد، و به‌ واسطه کارهای قبلی و لطف و باوری که نسبت به من دارد، معمولاً در فهرست انتخاب‌ هایشان قرار می‌ گیرم. در اخبار خوانده بودم، که قرار است فیلم مزار شریف را بسازند. آن‌ موقع تصمیم داشتم که کارهای این‌ چنینی انجام ندهم. به‌ همین‌ دلیل خداخدا می‌ کردم، که از من دعوت به کار نکند. در نهایت این اتفاق افتاد، و دنبال راهی برای عذرخواهی بودم. اما وقتی فیلم‌ نامه را خواندم، نظرم عوض شد. دیدم فیلم‌ نامه خوب و جذابی است. کاری تاریخ معاصر است، و بازماندگانش زنده‌ اند. با اشتیاق از کار استقبال کردم. جدای از توانایی‌ های حرفه‌ ای آقای برزیده، ‌ایشان دوست من است، و به ایشان ارادت دارم.

  •  مجموعه شب دهم کاری است، که هنوز در خاطره‌ ها باقی مانده. دلیلش را چه می‌ دانید؟

نیروهایی که در آن کار جمع شده بودند، متخصص در رشته خود بودند. آقای بشکوفه، تهیه‌ کننده نامداری در تلویزیون و آقای فتحی کارگردان قابلی است. ولی احساسم این است، که نیرویی ماورایی در شب دهم دخیل بود. چون من کارهای دیگری انجام دادم، که سیمرغ و جایزه بین‌ المللی گرفتند. اما واقعیت این است، که حسین یاری با شب دهم میان عامه مردم شناخته می‌ شود. مثلاً کسی نمی‌ داند من در مسکو یا ایتالیا جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرده‌ ام. اما شب دهم برای مردم چیز دیگری است. نمی‌ خواهم قضیه را مقدس کنم، اما به نظرم سوای توانایی عوامل، مرهون نگاه امام‌ حسین(ع) به مجموعه بودیم. حضور و نگاه ایشان تعیین‌ کننده بود. به نظرم توفیق این مجموعه مربوط به ایشان است، و من عاشق این تیتر بودم که نشریه‌ ای درج کرده بود: «حسین یاری، به یاری حسین(ع) شتافت».

  • چشم‌ انداز بازیگری سینمای ایران را چگونه می‌ بینید؟

واقعا چشم‌ اندازی نمی‌‌ بینم. هر چند خیلی هم فکر نکرده‌ ام، که الان به شما جوابی بدهم و خلق‌ الساعه صحبت ‌کنم. حرف اضافه‌ ای ندارم، که بگویم جز همان چیزی که خودتان می‌ بینید. انجمن بازیگران خانه سینمای ایران دوبار مجمع عمومی برگزار می‌ کند. به حد نصاب نمی‌ رسد، تا برای انتخاب هیأت‌ مدیره رأی‌ گیری کند. خودمان به خودمان ارج نمی‌ گذاریم، بعد می‌ گوییم امنیت شغلی نداریم! بالاخره همه چیزمان به همه‌ چیزمان می‌ آید. امیدوارم شرایط بهتر شود. البته جوانان مستعد و توانمند زیاد داریم، و نیاز داریم، که وارد عرصه شوند. به نظرم باید مجرای ورودی داشته باشیم، که قاعده‌ مند باشد. البته این کار سیاست‌ گذاران است، که عزمی جزم و تلاشی اساسی و ساختاری می‌ طلبد.